ماه نهم باردارى
سلام دختر ناز من
خوبى عزيز ترينم ؟؟؟
عزيز دل مامان بالا آوردن ها كم بود ، حالا درد هاى گاه و بى گاهم خيلى منو اذيت مى كنه نمى دونم چكار كنم . خوبه كه بعد ازچند دقيقه ول مى كنه .
بابا چهار شنبه آمد شيراز أنشاالله تا زمان عمل قراره پيشمون بمونه . دختر نازم دردهاى من خيلى بيشتر شده نمى دونم علامت آمدن توست يا انقباضات شكمى است .
عروسك مامان پنج شنبه درد هام خيلى زياد شد در حدى كه مجبور شديم بريم بيمارستان ، تازه خاله آذين كيف وسايل تو رو هم آورد بيمارستان . توى بيمارستان بعد از معاينه شكمم دكتر يه آمپول تجويز كرد كه دردها كم بشه ، ماما گفت چون هفته هاى تو كمه اين آمپول رو تجويز كردن تا زمان زايمانت دير تر بشه . بعد از بيمارستان برگشتيم خونه .
دوباره جمعه صبح دردهام زياد شد ، مجبور شديم بعد از ظهر بريم بيمارستان ، آنجا يه آمپول ديگه تزريق كردن تا شايد دردهام كمتر بشه . گفتن برو خونه ، اگه دردها قطع نشد سريع بيا بيمارستان ،،،
عزيز دلم از بيمارستان برگشتم خونه ، ولى تا حالا دردهام كم نشده . آخه دكتر بيمارستان گفت بايد تا شش ساعت ديگه دردها قطع بشه . حالا ببينم خدا چه سرنوشتى رو برامون در نظر گرفته !!!!!!
دختر نازم اين طور كه پيداست من و تو قرار نيست ماه نهم باردارى رو با هم طى كنيم ... آخه امروز آخرين روز ماه هشتم باردارى رو تمام كرديم .
خدايا خودت كمكم كن . خدايا خودت مراقب امانتت باش . خداياااااااااااااااا